اقتصاد

یادگیری فارکس

استراتژی 90/10

۸ بازديد
استراتژی 90/10 چیست؟

وارن بافت، سرمایه گذار افسانه ای، استراتژی سرمایه گذاری "90/10" را برای سرمایه گذاری پس انداز بازنشستگی ابداع کرد. این روش شامل استقرار 90٪ سرمایه سرمایه گذاری در صندوق های شاخص مبتنی بر سهام و تخصیص 10٪ باقی مانده پول به سرمایه گذاری های با ریسک پایین تر است. 1

هدف این سیستم در بلندمدت تولید بازدهی بالاتر در پرتفوی کلی است. به دنبال این روش، بافت اظهار می‌دارد که منافع بالقوه‌ای که یک سرمایه‌گذار فردی می‌تواند به دست آورد، در مقایسه با سرمایه‌گذارانی که مدیران سرمایه‌گذاری با کارمزد بالا را استخدام می‌کنند، برتر است. با این حال، مقدار زیادی به کیفیت وجوه شاخصی که سرمایه گذار خریداری می کند بستگی دارد
نکته های کلیدی

    استراتژی سرمایه گذاری 90/10 برای پس انداز بازنشستگی شامل تخصیص 90 درصد از سرمایه سرمایه گذاری فرد در صندوق های شاخص S&P 500 ارزان قیمت و 10 درصد باقی مانده در اوراق قرضه دولتی کوتاه مدت است.
    در نامه ای به سهامداران برکشایر هاتاوی، وارن بافت برنامه های خود را برای پیروی از قانون 90/10 در مورد ارث همسرش، که 90 درصد در صندوق شاخص S&P 500 و 10 درصد در اوراق قرضه دولتی سرمایه گذاری خواهد شد، تشریح می کند.
    قانون سرمایه گذاری 90/10 یک معیار پیشنهادی است که سرمایه گذاران می توانند به راحتی آن را تغییر دهند تا تحمل خود را در برابر ریسک سرمایه گذاری منعکس کنند.
بیشتر بدانید:
قانون 25 درصد
استراتژی 90/10 چگونه کار می کند

یک کاربرد معمولی از استراتژی 90/10 شامل استفاده از اسناد خزانه کوتاه مدت (T-Bills) برای جزء 10 درصدی با درآمد ثابت پرتفوی است. سرمایه گذاری 90 درصد باقی مانده در صندوق های با ریسک بالاتر (اما کم هزینه) است.

به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار با سبد ۱۰۰۰۰۰ دلاری که استراتژی ۹۰/۱۰ را انتخاب می‌کند، ممکن است ۹۰۰۰۰ دلار در صندوق شاخص S&P 500 سرمایه‌گذاری کند. 10000 دلار باقیمانده ممکن است به سمت اسناد خزانه داری یک ساله که در سناریوی فرضی ما 4 درصد در سال بازده دارند، مصرف شود.

البته، قانون "90/10" صرفاً یک معیار پیشنهادی است، که ممکن است به راحتی اصلاح شود تا تحمل سرمایه‌گذار معین در برابر ریسک سرمایه‌گذاری را منعکس کند. سرمایه‌گذارانی که سطوح تحمل ریسک پایین‌تری دارند، می‌توانند سهم کمتری از سهام را به معادله تعدیل کنند.

به عنوان مثال، سرمایه‌گذاری که در انتهای پایین‌تر طیف ریسک قرار دارد، ممکن است مدل تقسیم 40/60 یا حتی 30/70 را اتخاذ کند. تنها شرط این است که سرمایه گذار بخش قابل توجهی از وجوه پرتفوی را برای سرمایه گذاری های مطمئن تر، مانند اوراق قرضه کوتاه مدت که دارای رتبه A- یا بهتر است، اختصاص دهد.
محاسبه بازده سالانه استراتژی 90/10

برای محاسبه بازده چنین پرتفویی، سرمایه گذار باید تخصیص را در بازده ضرب کند و سپس آن نتایج را اضافه کند. با استفاده از مثال بالا، اگر S&P 500 در پایان یک سال 10% بازدهی داشته باشد، محاسبه (0.90 x 10% + 0.10 x 4%) است که منجر به بازدهی 9.4% می شود.

با این حال، اگر S&P 500 10% کاهش یابد، بازده کلی پرتفوی پس از یک سال با استفاده از محاسبه (0.90 x -10 + 0.10 x 4%) - 8.6٪ خواهد بود.

مزیت صندوق‌های شاخص این است که آنها نسبت به سایر صندوق‌ها کارمزد مدیریت کمتری دارند، زیرا به صورت غیرفعال مدیریت می‌شوند.
مثالی واقعی از استراتژی 90/10

بافت نه تنها از طرح 90/10 به صورت تئوری دفاع می کند، بلکه به طور فعال این اصل را همانطور که در نامه سال 2013 برکشایر هاتاوی به سهامداران گزارش شده است، به اجرا در می آورد. مهمتر از همه، بافت از این اصل به عنوان یک دستورالعمل برنامه ریزی امانت و دارایی برای همسرش استفاده می کند، همانطور که در وصیت نامه او آمده است:

    پول من، باید اضافه کنم، جایی است که دهان من است: آنچه من در اینجا توصیه می کنم اساساً با دستورالعمل های خاصی که در وصیت نامه خود آورده ام یکسان است. یکی از وصیت‌نامه‌ها مقرر می‌دارد که پول نقد به نفع همسرم به متولی تحویل شود. (من باید از پول نقد برای وصیت های فردی استفاده کنم، زیرا تمام سهام برکشایر من در طی ده سال پس از بسته شدن دارایی من به طور کامل در بین سازمان های بشردوستانه خاصی توزیع می شود.) توصیه من به متولی نمی تواند ساده تر باشد: 10٪ را بگذارید. از وجه نقد در اوراق قرضه دولتی کوتاه مدت و 90 درصد در صندوق بسیار کم هزینه شاخص S&P 500. (من پیشنهاد Vanguard's را پیشنهاد می کنم.) من معتقدم که نتایج بلندمدت تراست از این سیاست نسبت به نتایج بدست آمده توسط اکثر سرمایه گذاران - اعم از صندوق های بازنشستگی، موسسات یا افراد - که مدیران با دستمزد بالا را استخدام می کنند، برتر خواهد بود.
برای شرکت در دوره کاربردی اقتصاد کلان این صفحه را مطالعه کنید!

ملاحظات خاص

استراتژی سرمایه گذاری 90/10 بافت تغییراتی دارد که سن سرمایه گذار و تحمل ریسک را در نظر می گیرد. زمانی که یک سرمایه گذار به دوران بازنشستگی نزدیک می شود، اغلب ایده خوبی است که یک پرتفوی را مجدداً متعادل کنید تا رویکرد محافظه کارانه تری نسبت به سرمایه گذاری منعکس شود. نیاز سرمایه گذار به محافظت از تخم لانه خود به طوری که آنها بودجه ای برای زندگی در دوران بازنشستگی داشته باشند بیش از نیاز به رشد مداوم اهمیت دارد. به همین دلیل، درصدها در استراتژی سرمایه گذاری ممکن است به طور قابل توجهی تغییر کند.

یک رویکرد این است که سرمایه گذار تخصیص ها را تغییر دهد به طوری که 90 درصد وجوه در اوراق قرضه دولتی کم ریسک و 10 درصد در صندوق های شاخص سرمایه گذاری شود. علاوه بر این، سرمایه گذارانی که نزولی هستند ممکن است این مبالغ تخصیص را به عنوان بخشی از استراتژی حفاظت از تصادف انتخاب کنند.

سایر رویکردها درصدها را برای هر نوع سرمایه گذاری بسته به میزان تحمل ریسک سرمایه گذار همراه با عوامل دیگر تغییر می دهند، مانند تمایل آنها به واگذاری دارایی به ورثه خود یا در دسترس بودن سایر دارایی هایی که می توانند در دوران بازنشستگی از آنها استفاده کنند.
برای آشنایی بیشتر با استراتژی 90/10 روی لینک زیر کلیک کنید:
https://www.investopedia.com/terms/1/90-10-strategy.asp

قانون 25 درصد

۶ بازديد
قانون ۲۵ درصد چیست؟

دو کاربرد رایج از عبارت "قانون 25%" وجود دارد:

    قانون 25 درصد این مفهوم است که بدهی بلندمدت دولت محلی نباید از 25 درصد بودجه سالانه آن تجاوز کند. هر گونه بدهی بیش از این آستانه، بیش از حد تلقی می شود و خطر بالقوه ای را به همراه دارد، زیرا ممکن است شهرداری در سرویس دهی به بدهی دچار مشکل شود.
    قانون 25 درصد همچنین به تکنیکی برای تعیین حق امتیاز اشاره دارد که تصریح می کند طرفی که محصول یا خدماتی را بر اساس مالکیت معنوی طرف دیگر می فروشد باید 25 درصد از سود ناخالص حاصل از فروش را قبل از کسر مالیات به آن طرف بپردازد. قانون 25 درصد معمولاً در مورد علائم تجاری، حق چاپ، حق ثبت اختراع و سایر اشکال مالکیت معنوی نیز اعمال می شود.
بیشتر بدانید:
قانون 80-20 (معروف به اصل پارتو): چیست، چگونه کار می کند

نکته های کلیدی

    قانون 25 درصد یک اکتشافی است که می تواند به قانون مالیه عمومی یا حقوق مالکیت معنوی اشاره کند.
    در امور مالی عمومی، قانون ۲۵ درصد مقرر می‌دارد که کل بدهی یک واحد دولتی نباید از یک چهارم بودجه سالانه آن تجاوز کند.
    در مالکیت فکری، قانون 25 درصد حق امتیاز معقولی را پیشنهاد می کند که یک مجوز باید به دارنده مالکیت معنوی سود پرداخت کند.

آشنایی با قانون 25 درصد

در هر دو استفاده از این اصطلاح، قانون 25 درصد بیشتر یک موضوع معمولی یا اکتشافی (یعنی یک قاعده سرانگشتی) است تا یک آستانه مطلق یا بهینه، یا یک الزام قانونی دقیق.

در محیط مالی عمومی، قانون 25 درصد یک دستورالعمل تقریبی برای برنامه ریزی مالی بر اساس اعتماد دارندگان اوراق قرضه و آژانس های رتبه بندی اعتباری است. در عرصه مالکیت فکری، قانون ۲۵ درصد از نرخ‌های متعارفی که بین دارندگان مالکیت فکری و صاحبان مجوز مذاکره می‌شود، تکامل یافته است.
قانون 25 درصد برای بدهی شهرداری

دولت‌های محلی یا ایالتی که به دنبال تأمین مالی پروژه‌ها از طریق صدور اوراق قرضه شهرداری هستند، باید در مورد درآمدهایی که انتظار دارند به دست آورند، مفروضاتی داشته باشند، اغلب از طریق مالیات یا پروژه‌هایی مانند جاده‌های عوارض، که به نوبه خود به آنها امکان می‌دهد از پرداخت اوراق قرضه حمایت کنند. اگر درآمد کمتر از حد انتظار باشد، آن شهرداری‌ها ممکن است نتوانند پرداخت اوراق قرضه را انجام دهند، که می‌تواند باعث عدم تعهد آنها به تعهدات و آسیب به رتبه اعتباری آنها شود.

دارندگان اوراق قرضه شهرداری می‌خواهند مطمئن شوند که مرجع صادرکننده ظرفیت پرداخت را دارد، که می‌تواند با دریافت بیش از حد بدهی به خطر بیفتد. بنابراین دارندگان اوراق قرضه در مورد خرید اوراق قرضه از دولت های محلی یا ایالتی که قانون ۲۵ درصد را نقض می کنند، محتاط هستند.

اوراق قرضه فعالیت خصوصی معاف از مالیات - اوراق قرضه صادر شده توسط شهرداری ها به نمایندگی از موسسات خصوصی یا غیرانتفاعی - نیز دارای قانون 25 درصدی برای درآمد حاصل از اوراق هستند. این قانون بیان می کند که بیش از 25٪ از درآمد اوراق قرضه نمی تواند برای تملک زمین استفاده شود.
قانون 25 درصد برای مالکیت معنوی

صاحبان پتنت یا علامت تجاری از قانون 25 درصد به عنوان معیاری برای تعیین مقدار معقولی از پرداخت حق امتیاز استفاده می کنند. این قانون فرض می‌کند که دارنده مجوز باید حداکثر 75 درصد از سود یک محصول ثبت شده را حفظ کند، با توجه به اینکه او بخش اعظم خطرات توسعه محصول و ارائه مالکیت معنوی به بازار را بر عهده گرفته است. مالک پتنت مابقی را به عنوان حق امتیاز مجوز می گیرد.

تعیین ارزش مالکیت معنوی یک موضوع پیچیده است. اگرچه حق امتیاز معمولاً در برابر درآمدها ارزیابی می شود، قانون 25 درصد در مورد سود اعمال می شود. علاوه بر این، قانون 25٪ دقیقاً تعریف نمی کند که "سود ناخالص" شامل چه چیزی می شود، که باعث ایجاد ابهام در محاسبه ارزش گذاری می شود. از آنجا که این یک قانون ساده است، هزینه های مرتبط با بازاریابی محصول را در نظر نمی گیرد. به عنوان مثال، دارنده حق چاپ 25 درصد حق امتیاز دریافت می کند، اگرچه طرفی که فروش را انجام می دهد معمولاً هزینه جذب تقاضا در بازار را از طریق تبلیغات متحمل می شود.

در پرونده دادگاه 2011 Uniloc USA, Inc. v. Microsoft Corp، دادگاه استیناف برای مدار فدرال حکم داد که قانون 25 درصد ممکن است به عنوان نقطه شروع برای تجزیه و تحلیل خسارت ثبت اختراع محدود به دادگاه استفاده نشود. دادگاه استیناف به این نتیجه رسید که این قاعده به سطح قابل قبولی از شواهد افزایش نمی یابد و نمی توان در یک دعوای ثبت اختراع در دادگاه فدرال به آن استناد کرد. در حالی که قانون 25 درصد ممکن است هنوز توسط سایر طرف ها در برآورد حق امتیاز پتنت پیشنهادی استفاده شود، نباید آن را یک دستور قانونی در نظر گرفت.
برای آشنایی بیشتر با قانون 25 درصد روی لینک زیر کلیک کنید:
https://www.investopedia.com/terms/1/25-percent-rule.asp

پنج دلیل که معامله گران موفق مدیتیشن می کنند

۷ بازديد
دنیای پر نوسان بازارهای مالی می تواند برای معامله گران نگران کننده باشد. کسانی که قادر به شکم بالا و پایین نیستند ممکن است در نهایت با زخم های تاول دار مواجه شوند.

معامله گران ممکن است بخواهند مدیتیشن را برای جلوگیری از هزینه های پرهزینه پزشکی و درمانی در نظر بگیرند. رایگان است، فقط چند دقیقه در روز طول می کشد، و می تواند مزایای سلامتی فوق العاده ای را ارائه دهد.

در واقع، تحقیقات دانشگاه براون نشان می دهد که مدیتیشن می تواند به شما در مدیریت درد مزمن و افسردگی کمک کند. کنترل بهتری بر ریتم آلفای قشر حسی را امکان پذیر می کند. به گفته محققان، این به تنظیم چگونگی پردازش و فیلتر کردن احساسات توسط مغز کمک می کند.
بیشتر بدانید:
5 نکته در مورد نحوه تجارت در فارکس اگر شاغل هستید

در اینجا پنج دلیل برای مدیتیشن معامله گران موفق آورده شده است:
وارد منطقه تجاری شوید

اگر شما یک معامله گر باتجربه هستید، احتمالاً در حال حاضر یک برنامه تجاری تثبیت شده دارید. شما همچنین احتمالاً یک مجله تجاری نگه داشته اید.

با این حال، اگر از نظر ذهنی آماده نباشید، تمام آمادگی استراتژیک هیچ معنایی نخواهد داشت. باید طرز فکر درستی ایجاد کنید و وارد منطقه شوید.

مدیتیشن با پاکسازی ذهن شما از حواس‌پرتی‌های ناخواسته به شما کمک می‌کند تا به آنجا برسید. به یاد داشته باشید که تنها 10 درصد از معاملات مربوط به زیرکی فنی است. بقیه در مورد هوش هیجانی است. وقتی هرج و مرج در بازارها به وجود می آید، نمی خواهید خونسردی خود را از دست بدهید.

مدیتیشن ابزار قدرتمندی است که به شما کمک می‌کند تعادل بین ذهن و بدن را پیدا کنید و به شما کمک می‌کند وارد منطقه تجاری مناسب شوید.
در این مورد مدیتیشن کنید

اگر می توانید، صبح که سرحال و بیدار هستید مدیتیشن کنید. در غیر این صورت، متعهد شوید که این کار را در همان زمان و در همان مکان انجام دهید، تا به یک روال عادی روزانه تبدیل شود.
بگذار برود، بگذار برود

هنگامی که وارد منطقه شدید، باید بتوانید حتی پس از یک روز بد در بازار بیرون بیایید.

هیچ تاجری کامل نیست. اشتباهاتی مرتکب خواهند شد، به خصوص اگر تازه شروع کرده اید. حتی بهترین معامله‌گران نیز در این مسیر متحمل ضرر خواهند شد.

بلعیدن آنها ممکن است سخت باشد و اگر اجازه داده شود که چرک شود، می تواند روی اعتماد به نفس شما تأثیر بگذارد. اگر اجازه دهید اضطراب ایجاد شود، ممکن است اشتباهات بیشتری مرتکب شوید و از استراتژی معاملاتی خود دور شوید.

مدیتیشن می تواند اعصاب شما را آرام کند و همه چیز را در چشم انداز نگه دارد. وقتی هر روز زمانی را برای جمع‌بندی مجدد و تمرکز مجدد اختصاص می‌دهید، می‌توانید از نظر احساسی آماده باشید تا تصمیمات تجاری واضح‌تری بگیرید.

این شما را تشویق می کند تا فکر کنید و هر روز را با نگاهی تازه شروع کنید. آن وقت بهتر متوجه خواهید شد که برای ادامه مسیر چه کاری باید انجام دهید.
در این مورد مدیتیشن کنید

موقعیتی را پیدا کنید که بیشترین راحتی را به شما بدهد. اگر این کار باعث گرفتگی عضلانی شما می شود، نیازی به نشستن روی پاهای ضربدری یا در وضعیت نیلوفر آبی ندارید.
روی جایزه بزرگنمایی کنید

همانطور که محیط معاملات رقابتی تر و پیچیده تر می شود، معامله گران می توانند تمرکز خود را با مشکل مواجه کنند.

تمرکز برای معامله گران حیاتی است و برای جلوگیری از خطا ضروری است.

از آنجایی که مدیتیشن به شما کمک می کند تا سرتان را از آشفتگی های غیرضروری پاک کنید، به شما این امکان را می دهد که تمرکز کنید و چشم خود را روی هدف نگه دارید.

ذهن شما را از هرج و مرج خالی می کند و هرگونه درگیری داخلی را حل می کند. تنها زمانی که بتوانید سر خود را از چنین مبارزاتی پاک کنید، می توانید به وضوح به سمت اهداف خود حرکت کنید.
در این مورد مدیتیشن کنید

نیازی نیست ساعت ها مدیتیشن کنید. حتی پنج یا 10 دقیقه در روز می تواند کمک زیادی به کاهش استرس شما کند.
آرام بمان و ادامه بده

کسانی که مدیتیشن می کنند متوجه شده اند که این به مدیریت سطح استرس و اضطراب آنها کمک می کند.

مطالعات نشان می دهد که فقط 20 دقیقه مراقبه تمرکز حواس و تسکین اضطراب همبستگی وجود دارد و اضطراب را تا 22 درصد کاهش می دهد.

این می تواند در دنیای معاملاتی بسیار پر استرس، که در آن هر افت بازار قلب ها را به تپش می اندازد، ضروری باشد.

معامله گران مشتاق با قانون اساسی ضعیف ممکن است بخواهند قبل از اینکه پولی را که به سختی به دست آورده اند شروع کنند با یک حساب آزمایشی شروع کنند.
برای پاسخ به این سوال که آیا مدیتیشن می تواند ما را به معامله گران بهتر تبدیل کند؟ روی لینک زیر کلیک کنید:
https://www.forbes.com/sites/brettsteenbarger/2020/05/26/can-meditation-make-us-better-traders-and-investors/?sh=45e169556ff2


در این مورد مدیتیشن کنید

اجازه دهید ذهن آگاهی که در طول مدیتیشن پرورش داده اید به کار بعدی شما منتقل شود. تمرکز واضحی روی کارهایی که باید بعدا انجام دهید، داشته باشید، خواه وارد شدن به کف معاملاتی یا دوش گرفتن.
تندرست باشید

مدیتیشن به شما کمک می کند تا وضعیت ذهنی خود را کنترل کنید، بنابراین می توانید اطلاعات غیر ضروری را فیلتر کنید. سپس بهتر می توانید بر روی آنچه که باید در بهترین چارچوب فکری خود برای تجارت باشید تمرکز کنید.

مدیتیشن ذهن آگاهی تمرکز شما را افزایش می دهد و توانایی شما را برای درک موقعیت افزایش می دهد. صبر شما را افزایش می دهد و شما را قادر می سازد خارج از چارچوب فکر کنید.

مهمتر از آن، با تمرکز بر مثبت بودن و کاهش افکار ناسالم، مدیتیشن شما را در وضعیت بهتری برای مقابله با نوسانات بازار سهام قرار می دهد.

به طور خلاصه، شما را از بروز یک فروپاشی ذهنی پس از یک روز پر استرس معامله باز می دارد.
در این مورد مدیتیشن کنید

بعضی روزها، حتی مدیتیشن نمی تواند به طور کامل بلوز را از بین ببرد. و این کاملاً اشکالی ندارد. مهمتر این است که زمانی را برای تمرکز بر سلامت روان خود اختصاص دهید.
برای آشنایی بیشتر با مفاهیم فارکس روی این مقاله کلیک کنید!

در تجارت مانند یک شکارچی عمل کنید، نه طعمه

۱۱ بازديد
آیا تا به حال احساس کرده اید که توسط یک "نیروی" نامرئی در بازار شکار می شوید؟ حقیقت این است که وقتی وارد دیگ معاملاتی می شویم همه به عنوان طعمه شروع می کنیم. وقتی وارد بازار می‌شوید، وارد دنیای «شکارچیان» می‌شوید که سعی می‌کنند از شما پول بگیرند، بیایید این شکارچیان را حرفه‌ای بنامیم.

همیشه مردی سر میز پوکر وجود دارد که تمام تراشه ها را به دست می آورد، و همیشه یک درصد از مردم جهان هستند که بیشتر پول را در اختیار دارند، این به سادگی کار می کند. شکارچیان (حرفه ای ها) با طعمه ها (آماتورها) جشن می گیرند. شما ممکن است مانند یک قربانی احساس کنید، اما لازم نیست که برای شما به عنوان یک معامله گر اینطور باقی بماند. با طرز فکر و برنامه ریزی صحیح، می توانید خود را از طعمه به یک شکارچی تبدیل کنید و شروع به گرفتن سهم خود از "تراشه های روی میز" کنید.
شکارچیان در مقابل طعمه در بازار

معامله گران حرفه ای از زمان ظهور تجارت، از معامله گران تازه کار پول می گیرند. بنابراین، اگر اینطور است، چگونه می‌توانید این حرفه‌ای‌ها را شکست دهید، چگونه شانس دارید؟ اما، آیا آنها حرفه ای هستند؟ فقط به این دلیل که پول دارند، هنوز هم می توانند لنگ بزنند. شما فقط به اندازه آخرین معامله خود خوب هستید. به عبارت دیگر؛ می‌توانید هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها عادت‌های خوب معاملاتی را تنها با یک معامله حریصانه یا بیش از حد احساسی از بین ببرید، و بنابراین هر «شکارچی» در بازار می‌تواند به سرعت به «شکار» تبدیل شود.

هرکدام از ما این توانایی را داریم که در بازار یک شکارچی یا طعمه باشیم و در صورت لغزش می توانیم بین آنها رفت و آمد کنیم. برای مثال، از خود می‌پرسید که چگونه می‌توانید با صندوق‌های تامینی میلیارد دلاری و معامله‌گرانی که تجربه، زمان و پول بسیار بیشتری در بازار دارند، رقابت کنید؟ اخبار فلش: صندوق های تامینی همیشه خراب می شوند. کسانی که پول دارند همیشه ارباب یا بهترین معامله گر نیستند. نکته کلیدی این است که شما فقط به اندازه آخرین معامله خود خوب هستید، ما مقاله ای نیز در مورد آن داریم… یک معامله می تواند شما را به هم بزند یا شما را شکست دهد. اگر لنگ بزنید و اجازه دهید از برنامه و نظم معاملاتی خود خارج شوید، به راحتی می توانید یک بار دیگر طعمه شوید.

تبدیل شدن به یک شکارچی در بازار لزوماً قسمت سخت آن نیست، بخش سخت این است که در یک دوره زمانی کافی در بازار به عنوان یک شکارچی باقی بمانید. یک شکارچی یا تاجر حرفه‌ای مدت‌ها پیش آموخته بود که کلید برنده شدن در معاملات این است که برعکس کاری را انجام دهد که وقتی شروع به کار کرد و در حال باخت بود، و به‌علاوه تلاش برای گرفتن پول از معامله‌گرانی که بی‌اطلاع بودند، ادامه داد. ساده لوح و اجباری درست مثل زمانی. ببینید سایر حریفان چگونه فکر می کنند ... اگر از نظر آماری بازنده هستند، چگونه می توانید از آنها درآمد کسب کنید؟ پاسخ این است که به طور مداوم بر خلاف آنها رفتار کنید.
برای راهنمای تجارت و سرمایه گذاری روی لینک https://corporatefinanceinstitute.com/resources/knowledge/trading-investing/ کلیک کنید!
درس گرفتن از تله هایی که در آن گرفتار شده اید

برای تبدیل شدن به یک شکارچی در بازار، باید به سرعت از اشتباهات خود درس بگیرید. اگر اشتباهات مشابه را بارها و بارها انجام دهید، همچنان طعمه معامله گران ماهرتری خواهید بود.

به عنوان مثال، اگر استاپ ضرر شما با وجود اینکه صبور هستید و منتظر سیگنال‌های قیمت مناسب هستید، ادامه می‌یابد، ممکن است ضررهای استاپ خود را خیلی نزدیک به ورودی‌های خود قرار دهید. بنابراین، راه حل این است که یک استاپ ضرر گسترده تر قرار دهید. ممکن است نخواهید این کار را انجام دهید زیرا به این معنی است که باید اندازه موقعیت خود را کاهش دهید. اما، این کار درستی است که باید انجام دهید و اینگونه است که شما به شکارچی تبدیل خواهید شد. چه چیزی بهتر است، کسب مقداری پول، حتی اگر کمتر از چیزی که می خواهید، یا از دست دادن پول؟ من اولی را انتخاب می کردم.

نمونه دیگری از درس گرفتن از اشتباهات، زمان بندی نامناسب ورود به تجارت است. به نظر می رسد هر بار که وارد می شوید بازار به سمت دیگری حرکت می کند؟ آیا همیشه احساس می کنید که «جانی اخیراً آمده است» در معاملات؟ اگر چنین است، ممکن است لازم باشد زودتر یا حتی راه دیگری وارد شوید. ورودی ها و دلایل پذیرش آنها را بررسی کنید. آیا منتظر هستید تا تنظیمات واقعی وارد شوند یا همیشه به طور تصادفی در بازار غواصی می کنید؟ آیا دنبال معاملات هستید و به دلیل از دست دادن آنها دیر وارد می شوید؟ اگر چنین است، باید از این تله ها درس بگیرید و به سرعت خطاهای خود را برطرف کنید، در غیر این صورت همچنان طعمه بازار خواهید بود.


چه نوع استراتژی معامله می کنید؟ آیا شما همیشه در مورد جوش‌ها متوقف می‌شوید؟ شاید باید به وقفه های کاذب / فیک اوت تغییر دهید؟ نکته اینجاست؛ اگر کاری که انجام می‌دهید جواب نمی‌دهد و دائماً پول خود را از دست می‌دهید، باید از این اشتباهات درس بگیرید و آنها را تغییر دهید، در غیر این صورت همچنان طعمه «شکارچیان» در بازار خواهید شد.
طعمه آسیب پذیر است

طعمه آسیب پذیر است. بنابراین، برای اینکه طعمه نباشید، باید در بازار کمتر آسیب پذیر شوید. برای انجام این کار، به یک استراتژی خوب، مدیریت ریسک خوب و یک برنامه معاملاتی خوب نیاز دارید، این موارد شما را مجهز می کند تا پادشاه دامنه معاملاتی خود باشید. بدون آنها، شما دفاع خود را ناامید می کنید و خود را به روی شکارچیان (تجار حرفه ای) در بازار باز می کنید.

شکارچیان ذاتاً مدافعان خوبی هستند، زیرا همانطور که در ورزش می گویند; بهترین حمله یک دفاع خوب است. داشتن یک برنامه عمل و محافظت از پول شما برای بقا و رونق در بازار بسیار مهم است. به شیرها فکر کنید شیرها نقشه‌ای دارند، حتی اگر ذاتاً غریزی باشد، با غرور با هم شکار می‌کنند و طعمه‌شان را احاطه می‌کنند که انگار تله می‌گذارند. بهترین راه هایی که می توانید از خود در معاملات دفاع کنید، حفظ سرمایه و آمادگی از طریق تسلط بر استراتژی معاملاتی خود، داشتن یک برنامه معاملاتی و برنامه مدیریت ریسک است.

شما نمی خواهید مانند طعمه ای در زمین باز که منتظر ذبح شدن است، آسیب پذیر باشید.
بیشتر بدانید:
معاملات خود را مانند یک تجارت انجام دهید!
منتظر فرصت مناسب باشید و با اطمینان اجرا کنید

اگر مردم وقتی فکر می‌کنند «شکارچی» به یک چیز فکر می‌کنند، این است که صبورانه منتظر طعمه‌ای آسان هستند و سپس با اعتماد به نفس وقتی شرایط برای کشتن آسان فراهم می‌شود. در معاملات، شکارچیان آن دسته از معامله گرانی هستند که صبورانه منتظر هستند تا تنظیمات آشکار در مکان مناسب در بازار شکل بگیرد. ما این سیگنال‌های کنش قیمت متقابل را در دوره معاملاتی من و جامعه اعضای خود می‌نامیم، و آنها انواع تنظیماتی هستند که می‌خواهید مانند یک شکارچی منتظر بمانید.

به این نوع معاملات به عنوان «یک شلیک، یک کشتن» فکر کنید. شما با صبر و حوصله منتظر آنها می مانید و پس از ظهور آنها بدون تردید معامله را انجام می دهید. اگر همه چیزهایی را که می بینید معامله می کنید، به طور قابل توجهی به شانس خود برای کسب درآمد آسیب می زنید و احتمالاً به دلیل اینکه مثل یک تک تیرانداز معامله نمی کنید، ضرر خواهید کرد. به عبارت دیگر، شما طعمه ای هستید که پول خود را به دست شکارچیانی که صبورانه منتظرند و با نظم رفتار می کنند، از دست می دهید.

در پایان روز، همه چیز به یک انتخاب ختم می شود. آیا تصمیم می گیرید آنچه را که برای تبدیل شدن به یک شکارچی در بازار لازم است انجام دهید یا همچنان طعمه آن شکارچیان خواهید بود؟ تاجر شکارچی بودن به تلاش، صبر و انضباط نیاز دارد. تمام چیزهایی که معامله گران ضعیف / طعمه در بازار ندارند.